یکی از پر و پا قرص ترین معتقدان به نفرین توت عنخ آمون سر آرتور کانَن دویل، نویسنده پر آوازه خالق شخصیت شرلوک هلمز بود.
دره پادشاهان یکی از پرهیبت ترین مناطق تدفینی جهان است.
این محل که در یک وادی بیابانی در مصر قرار دارد تا پانصد سال به عنوان یک گورستان سلطنتی کاربرد داشته است و برخی از مشهورترین فراعنه مصر باستان را در آن به خاک سپرده اند.
مقابر این اجساد که پیرامونشان را گنجینه هایی گرانبها احاطه کرده اند، درون صخره های دره حفر شده بودند.
باستان شناس جوانی به نام هوارد کارتر با حمایت مالی یک اشرف زاده ی ثروتمند بریتانیایی به ماموریتی عازم شد که دانش ما را درباره مصر باستان متحول ساخت.
کارتر از زمان نخستین بازدید خود از مصر در سن شانزده سالگی همیشه بر این باور بود که هنوز هم حداقل یک مقبره مخفی در دره پادشاهان باقی مانده است.
این محل سالیان سال توسط حفاران و دزدان مقبره تهی شده بود.
پس از سال ها جست و جو زمانی که در 26 نوامبر سال 1922 پله فوقانی یک پلکان که به در مهر و موم شده می رسید، توجه یکی از اعضای گروه کارتر را به خود جلب کرد و مقبره مورد نظر پیدا شد.
در آنسوی در، چنانکه کارتر و اعضای گروه او کشف کردند گنجینه های شکوهمندی قرار داشت که از زمان تدفین فرعون جوان در بیش از 3300 سال پیش کسی آنها را لمس نکرده بود.
بزرگ ترین لحظه زندگی کارتر با روز هفدهم فوریه سال 1923 فرا رسید.
در این روز او محفظه تدفین را که تابوت سنگی فرعون در آن قرار داشت گشود.
متاسفانه آن فرد بریتانیایی که کارتر را عازم این سفر کرده بود چندان زنده نماند که از این پیروزی لذت ببرد. جای نیش پشه ای که او را گزیده بود عفونت کرد و تبدیل به زخمی مرگبار شد.
او تا مدتی وضع جسمانی بدی داشت و بیماری به ریه هایش زده و او را به ذات الریه متبلا کرد و سپس چشم از جهان فرو بست.
عجیب اینکه یک ساعت پس از مرگ او در قاهره برق قطع شد. البته قطع برق در پایتخت مصر به هیچ وجه حادثه ای غیر عادی به شمار نمی رفت اما توالی این دو رویداد سبب تقویت اعتقاد کسانی شد که می پنداشتند تمامی افراد حاضر در گشودن مقبره نفرین شده اند.
جالبتر اینکه کسان دیگری که با کارتر در ارتباط بودند نیز شروع به مردن کردند.
حتی گفته شده است سگ باوفای آن شخص انگلیسی در لحظه ی مرگ وی ، کیلومتر ها دورتر در لندن شروع به زوزه کشیدن کرد و سپس جان داد.
طی مدتی کوتاه برادر و خواهر ناتنی او نیز از پای در آمدند.
تا سال 1933 در مجموع شش نفر از 26 فرد حاضر در گشایش رسمی مقبره فوت کرده بودند.
دو باستان شناس بازدید کننده امریکایی به نام های آرتور و جورج 24 ساعت پس از ورود به مقبره از دنیا رفتند.
پیش تر در فوریه 1923 ماری کوُرلی نویسنده محبوب آن دوره نیز نسبت به نفرین فراعنه هشدار داده بود و این عقیده رواج پیدا کرد که مرگ و میرهای مذکور نتیجه چنین نفرینی هستند.
کسان دیگری که گفته میشد بر اثر نفرین از پای درآمده اند عبارت بودند از رادیولوژیستی که بقایای توت آنخ آمون را برای پرتونگاری با اشعه ایکس آماده ساخته بود و همچنین منشی شخصی کارتر.
در سال 1934 زمانی که اعتقاد به نفرین در شرف تبدیل به یک پدیده هیستریک در سراسر جهان بود یک مصر شناس آمریکایی در کوشش برای از بین بردن این اسطوره، آمارهایی را به چاپ رساند.
او آشکار ساخت که از 26 نفر حاضران در گشایش محفظه تدفین، هنوز 20 نفر زنده اند که همه آنها شاهد باز شدن تابوت سنگی فرعون بوده و برخی از ایشان باز شدن پوشش مومیایی هم دیده اند.
یکی از پر و پا قرص ترین معتقدان به نفرین توت عنخ آمون سر آرتور کانَن دویل، نویسنده پر آوازه خالق شخصیت شرلوک هلمز بود.
او که خود پزشکی حاذق به شمار میرفت معتقد بود که برخی از کسانی که پس از حضور در آن مقبره فوت کرده اند به خاطر تنفس میکروب هایی که کاهنان مصری برای آلوده کردن دزدان مقبره در داخل آن قرار داده بودند مرده اند.
تحقیقات جدیدتر نشان می دهد که او چندان هم بی ربط نمیگفته است.
آنها میگویند که ممکن است این پیام از طرف یک تمدن فضایی ارسال شده باشد.
ماجرا از این قرار است که یک تلسکوپ پیشرفته به نام رِیتِن 600 که در جنوب روسیه مستقر شده است و به طور پیوسته مشغول رصد فضاست در سال 2016 سیگنالی را از سمت یک ستاره خورشیدی که HD164595 نامیده شده است دریافت کرد.
این ستاره ۴.۵ میلیارد سال سن دارد ، دمایی مشابه خورشید داشته و حتی ترکیبات عناصر موجود در آن نیز با خورشید ما یکسان است.
یک سیاره هم شبیه نپتون در مدار این ستاره، شناسایی شده است که هر 40 روز یک بار به دور خورشیدِ خود میگردد یعنی طول سال در این سیاره 40 روز است.
دانشمندان احتمال میدهند که سیارات کوچک دیگری هم در آنجا ممکن است وجود داشته باشند که هنوز شکار تلسکوپ های زمینی نشده اند.
رِیتِن 600 یک تلسکوپ رادیویی غول پیکر است که برای مطالعه سیارات، ستارگان، کهکشان ها و اجرام آسمانی ساخته شده است.
این تلسکوپ توسط رصدخانه اخترفیزیک متعلق به آکادمی علوم روسیه اداره میشود و ایده ساخت آن به دوران جنگ سرد برمیگردد و در طول سالها مرتب به روز رسانی شده است.
کشف جنجالی این تلسکوپ در سال 2016 اتفاق افتاد، زمانی که سیگنالی مرموز را شناسایی کرد و خبر آن در بین تمام ستاره شناسان جهان جنجال به پا کرد اما کم کم این موضوع فراموش شد و دانشمندان اعلام کردند که حاصل بررسی های بیشتر این بوده است که منشاء این سیگنال حادثه ای طبیعی و نوعی نویز بوده است.
اما هنوز دانشمندان موسسه ستی معتقدند این سیگنال به احتمال زیاد از طرف یک تمدن فرازمینی ارسال شده است و به تحقیق در مورد این منظومه خورشیدی ادامه میدهند.
یک مهاجر روسی در امریکا توانست یک قلعه مرجانی عظیم را بسازد، این سازه آنقدر شگفت انگیز بود که به فهرست مکان های تاریخی اضافه شد.
حالا برای همه این سوال پیش آمده بود که او چگونه توانسته است به تنهایی این همه سنگ عظیم را جا به جا کند؟
این سوالی بود که او را به موضوع اهرام مصر مرتبط کرد.
ادوارد لیدس کالنین در 12 ژانویه 1887 به دنیا آمد، اطلاعات کمی در مورد کودکی او وجود دارد.
او تحصیلات مدرسه را تمام نکرده بود اما دائما در حال کتاب خواندن بود و ذهن کنجکاوی داشت.
او سنگ تراشی را از پدرش آموخت و مدتی بعد خودش هم به این کار مشغول شد.
در سن 26 سالگی به امریکا مهاجرت کرد و پس از ابتدا به سل، به آب و هوای گرم فلوریدا نقل مکان کرد.
او در آنجا یک قطعه زمین خالی را خریداری کرد و تصمیم گرفت خانه ای را در آنجا بنا کند.
از آن زمان به مدت 20 سال شروع به ساخت یک سازه عظیم کرد که آن را دروازه صخره ای نامید و به گفته خودش آن را به دختری تقدیم کرد که سالها قبل او را ترک کرده بود.
او برای ساخت این قلعه مرجانی بیش از 1100 تن سنگ را جا به جا کرد.
وقتی کار ساخت به اتمام رسید، آنجا را برای بازدید مردم باز کرد و تورهایی به قیمت 10 سنت ارائه کرد.
وقتی مردم با حیرت از او میپرسیدند که چگونه این همه سنگ عظیم را به تنهایی جابه جا کرده است، پاسخ میداد: من قوانین فیزیک و اهرم ها را میدانم و از اسراری که سازندگان اهرام مصر میدانسته اند با خبرم.
او یک نظریه هم در مورد مغناطیس و جاذبه ابداع کرده بود.
اولین بار در سال 1988 جزوه های او در این زمینه منتشر شدند. او مدعی شد که همه مواد سازنده جهان به طور کم و بیش از جاذبه و مغناطیس برخوردارند و این نیرویی است که تخریب ناپذیر است.
شما میتوانید چوب را بسوزانید و از بین ببرید اما نمیتوانید نیرویی که ذرات و اتم ها را کنار هم نگه داشته از بین ببرید.
او همچنین آزمایشاتی طراحی کرد که در آنها از مواد غیرفلزی مانند: چوب، سیب زمینی و گوشت برای شناسایی نیروی مغناطیسی استفاده شده بود.
ادوارد از یک رژیم غذایی خاص استفاده میکرد و خیلی کم غذا میخورد، او در روزهای پایانی عمرش در بیمارستان بستری شد و به علت سکته مغزی در سن 64 سالگی درگذشت.
این مرد عجیب و مرموز دانشی داشت که توانست به تنهایی یک قلعه عظیم سنگی را بسازد و هیچ کس نمیداند اگر او در زمان فرعون زندگی میکرد و هزاران کارگر داشت آنوقت چه بنای عظیمی را میتوانست بسازد…
در کشور قزاقستان روستایی وجود دارد به نام کلاچی که مدتی است مردمان آنجا دچار اتفاق عجیبی شده اند.
هرکسی که در آن روستاست در مواقعی یکهو به طور ناگهانی به خواب عمیق چند روزه فرو میرود.
این اتفاق حتی برای مسافران و مهمانان این روستا و حیوانات هم رخ میدهد.
به همین خاطر خیلی زود توجه مردم و مسئولین به این موضوع جلب شد و در سطح جهانی این روستا با این بیماری عجیب شناخته شد.
برای چند سال این روستا جزو یکی از پرونده های مرموز و حل نشده بود و عده زیادی از محققین روی این مساله کار میکردند تا اینکه اخیرا توانستند راز آن را کشف کنند.
از مارس 2013 این بیماری عجیب آغاز شد و عده زیادی از جمله روس ها و آلمانی ها را تحت تاثیر قرار داد.
اهالی آنجا حتی در حین راه رفتن به ناگهان به خواب فرو میرفتند و بعد از بیداری علائمی از جمله از دست دادن حافظه، گیجی و سردرد داشتند.
دانشمندان ابتدا به مشروبات الکلی که در آنجا مصرف میشد مشکوک شدند و فرض بر این گذاشتند که احتمالا این مشروبات جعلی و مسموم کننده هستند اما بعد از بررسی های انجام شده متوجه شدند که اینگونه نیست.
سپس همه نظرها به سمت معادن اورانیوم نزدیک این روستا جلب شد.
این معادن از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی بسته شده بودند و فعالیتی در آنها انجام نمیشد.
بررسی های جدید نشان داد که این معادن متروکه باعث افزایش سطح مونوکسید کربن و هیدروکربن میشوند و در نتیجه آن اکسیژن هوا کاهش می یابد و اهالی روستا را بیهوش میکند.
برای چندسال مردم این روستا قربانی بی تدبیری مسئولین شده بودند.
دولت از مردم روستا خواسته است که برای حفظ سلامت خود ، روستا را ترک کنند و تاکنون بیش از 50درصد روستا تخلیه شده است.