بشر از سال های دور با دو روش برای حفظ و تقویت توانایی های شناختی خود آشنا بود ؛ یکی آموزش موسیقی و دیگری ، فراگیری زبان جدید و استفاده ی روزمره از زبانی که پیش از این فرا گرفته اید .
« گاتفرید شلوگ » ، مدیر « آزمایشگاه موسیقی و تصویربرداری از مغز » در دانشگاه هاروارد توضیح می دهد : « گوش کردن به موسیقی و نواختن آن تنها یک فعالیت شنوایی نیست ؛ بلکه تجربه ای چند حسی و حرکتی است . نواختن هر ساز موسیقی باعث تغییر در روند ترکیب ، پردازش و درک طیف وسیعی از اطلاعات دریافتی از حسگرهای فرد می شود . آهنگسازی هم در بلند مدت در ساختار و عملکرد مغز تغییر ایجاد می کند . »
برای بررسی تأثیر آموزش زبان دوم روی مغز ، پژوهشگران « دانشگاه ادینبورگ » ، گروهی سی و سه نفره از داوطلبان 18 تا 78 سال را برای گذراندن دوره ی یک هفته ای گویش اسکاتلندی انتخاب کردند . بعد از پایان این دوره ، افراد گروه ترغیب شدند که پنج ساعت در هفته ، گویش اسکاتلندی خود را تمرین کنند . در پایان دوره ، دقت و تمرکز این گروه بهتر از گروه دیگری بود که دوره های دیگری را تجربه کرده بودندیا اصلا هیچ آموزشی را دریافت نکرده بودند .نه ماه بعد از گذراندن این دوره ، زبان آموزانی که تمرین های خود را ادامه داده بودند ، دقت و عملکردهای شناختی بهتری داشتند .
دکتر « توماس بک » ، عضو هیئت علمی مرکز فلسفه ، روان شناسی دانشگاه ادینبورگ و سرپرست این گروه پژوهشی درباره ی نتیجه ی این پژوهش می گوید : « به نظرم نتیجه ی این پژوهش را می توان در سه مورد خلاصه کرد . نخست این که هیچ وقت برای آغاز فعالیت های تقویت ذهن مانند آموزش زبان ، دیر نیست . دوم این که حتی دوره های کوتاه و متمرکز آموزشی هم اثرات مفیدی روی برخی فعالیت های شناختی دارند . سوم این که ، این تأثیر را می توان با تکرار و تمرین ، ماندگار کرد . »